پوجای شری گانشا،
“تثبیت اصول شری گانشا”
سندیهگو، آمریکا، 7 سپتامبر 1986
امروز در سرزمین شری کریشنا داریم تولد شری گانش را جشن میگیریم. این امری بسیار بیسابقه و بسیار پرارزش است، که شما قرار است تولد پسر شری کریشنا را در سرزمین خودش جشن بگیرید. میدانید که شری گانشا به شکل ماهاویشنو بر زمین آمد و او پسر رادها بود که به صورت حضرت عیسی مسیح جسم گرفت. پس امروز با جشن گرفتن این زادروز، شما متوجه این بزرگترین حقیقت میشوید که حضرت عیسی مسیح، پسر شری کریشنا بود.
داستانی دراین باره هست؛ اگر “دوی ماهاتمیام” را بخوانید، چگونه این کودک ازلی، شکل یک تخم به خود گرفت و نیمی از آن به شکل شری گانشا باقی ماند و نیمی از آن ماهاویشنو شد. در فرآیند تکاملی تمام این حوادث کهن ضبط شده است. ولی امروز من بسیار خشنودم که در سطح انسانی مردم درک کردهاند مسیح، اینکارنیشن حضرت گانشا است. او کودک جاودانه است. اما وقتی به شکل مسیح آمد، به صورت پسر شری کریشنا آمد. ولی وقتی پروتی، شری گانشا را آفرید، او پسر پروتی به تنهایی بود. پدری وجود نداشت. پروتی خود میخواست فرزندی برای خودش داشته باشد. فرشتگانی بودند که یا سرسپرده ویشنو بودند یا شیوا. مثل گاناهایی که فقط وقف شیوا بودند. پس پروَتی پسری برای شخص خودش میخواست كه بتواند قدرت او را در زمین منتشر کند.
پس در وهله اول، كه شاكتی، جهان را آفرید و ساداشيوا داشت آفرینش خود را تماشا میکرد، اولين چيزی كه بر زمين آفريد، پاكی بود و مظهر آن معصوميت، شری گانشا بود.
معصومیت تمام عالم را فرا گرفت، كه آن را اُمكارا مینامیم. اين معصوميت از همه مخلوقات عالم محافظت میكرد و به هر چه ماده بود نفوذ کرد. ماده معصوم است. اگر به ماده ضربه بزنید، ضربه را به شما برمیگرداند، چون اينگونه ساخته شده است. با هیچ روشی نمیخواهد به شما آسيب برساند؛ فقط اگر به آن ضربه بزنید، بنا بر طبيعتش، ضربه را به شما برمیگرداند. برای همین “جادا” ناميده شده بود؛ آن که طبق ذات درونش كار میكند.
معصوميت در حيوانات نوعی دیگر است که حيوانات نمیدانند دارند جرمی مرتکب میشوند. حيوانات مثلا، وقتی حيوانی، حیوان دیگری را میکشند يا به املاک شما بیاجازه وارد میشوند، همه جا مزاحمت ایجاد میکنند؛ نمیدانند دارند گناهی مرتکب میشوند يا از قانونی سرپیچی میکنند. آنها با قانونهای فطری درونشان خود را وفق میدهند. به اين دليل است كه آنها را “پاشو”، یعنی دربند مینامند؛ پاشا… پاشا يعنی بند. آنها دربند قوانين الهی هستند. شری شيوا، “پاشوپاتی” ناميده میشود. تا این مرحله، معصوميت دست نخوره میماند؛ چون در آنها ایگو هیچ رشدی ندارد. بنابراین آنها معصوم هستند. یک ببر ممکن است گاوی را بخورد، با این حال او بیگناه است؛ يا یک فیل ممکن است بدن یک انسان را زير پا له كند، با این وجود او بیگناه است.
ولی با رفتن به مرحلهای بالاتر، شاكتی مادر، مادر ازلی، به فکر خلق وجودی افتاد كه از معصوميت انسانها محافظت كند. فراتر از ماده، فراتر از حيوانات، او شری گانشا را آفرید. و شما داستان شری گانشا را میدانيد که چطور سر یک فیل را به دست آورد – نمادی ازاين كه شری گانشا اگرچه انسان است، اما تا جایی که مربوط به سرش میشود، او شبیه یک حيوان است؛ یعنی شری گاجانانا است، یعنی سر فیل دارد، که خردمندترین حیوان در قلمرو جانوران است. بنابراین در چنین سری که معصوم است، ایگو نمیتواند ایجاد شود. ایگویی وجود ندارد، این یک حالتِ بیایگو است.
ولی انسانها به شکل دیگری آفریده شدهاند و وقتی کربن برای خلق اسیدهای آمینه جای داده شد، آن هم در حرکت، در تکامل جدیدی در انسان قرار گرفت، که در سطح ویشودی انسان سرش را به این شکل بالا گرفت. سر حیوانات رو به زمین است؛ بنابراین انرژی رو به پایین، به سمت مادر زمین جاری میشود. ولی وقتی انسان سرش را بر خلاف انرژی جاذبه بالا گرفت. آنگاه پیچیدگیهای جدیدی در جریان انرژی پدید آمد و اینگونه در ویشودی مشکلی ایجاد شد که کندالینی نمیتوانست آن ویشودی مشکلدار را تغذیه یا مراقبت کند.
دلیل آن این است که وقتی سرتان را بالاتر از مادر زمین بگیرید، خودتان را از انرژی طبیعی مادر زمین دور میکنید.
وقتی ویشودیتان را آنطور بالا بگیرید، نتیجهاش را در این کشور، که کشور چاکرای ویشودی است میبینید؛ که شروع کردید به سمت ساخت ماشینهایی بروید که ضد طبیعت هستند؛ غارت طبیعت؛ برهم زدن طبیعت با ساختن بمبهای اتم؛ با تغییر دادن و شکافتن اتم. این یعنی با بالا گرفتن سرتان، به مخالفت با خود طبیعت پرداختهاید. ولی اگر اینها در تسلیم کامل به خدا، با سرهای خمیده شما به سوی مادر زمین انجام میشد، به شما آسیب نمیرساند. اما وقتی خودتان را کاملا از آن طبیعتی جدا کردید که بسیار سخاوتمند و مهربان است؛ دیروز تصاویر زیبایی از طبیعتی که شما را دراین کشور احاطه کرده دیدید. یک چنین کشور ثروتمندی چون آمریکا، بدون هیچ سپاسگزاری از آفرینندهاش، سرش را بالا گرفت، به این ترتیب بود که مشکلات ویشودی شروع شد.
در هر رسته و شغلی، تمام ساختارهای اجتماعی، برای جنگ با طبیعت برپا شدند، نه همراه شدن با طبیعت. پس اولین حمله به خودِ معصومیت وارد شد. به خودِ مولادهارا. بنابراین راه طبیعی مولادهارا، کنار گذاشته شده است. رویه ازدواج در اینجا خیلی پیش از مسیح وجود داشته است، بسیار پیش از ابراهیم، بسیار پیش از موسی؛ و یک ازدواج پاک که مورد تقدیس جامعه بود، از دیرباز مورد قبول بود. ولی بشر با تکبرش، علنا با ازدواج، با راه طبيعی داشتن یک زندگی عاقلانه مخالفت کرد. اگر این رویه در زندگی خصوصی مردم طبیعی بود، چرا آنها به انواع بیماریها مبتلا میشوند؟
اگر شما فردی طبيعی باشيد، دچار هیچ بیماری نخواهید شد. چون شما ضد طبيعت هستيد، این است دلیلش. در این کشور چقدر مرد و زن به خاطر حسادت کشته شدهاند؟ اگر عاشق ده مرد و زن بودن طبيعی بود، پس چرا حسادت؟ بايد خوشحال باشيد، این خیلی طبیعی است! چون سر در چاکرای ویشودی، بدون تسلیم به شری کریشنا بالا گرفته شد، فضای ضد زندگی و آنتی بیوتیک شروع به رشد کرد؛ و این نوع زندگی، این کشور بزرگ را هم اکنون تا مرز نابودی کامل برده است.
حمله به معصوميت، بزرگترين ضعف اين كشور است. ارزش ندادن به قدرت پاکدامنی و زندگی پاک بزرگترین اشتباهی است که توسط افرادی ایجاد شد که انواع رویهها و مدهای روز را پایهگذاری کردند. گانشا ریشه آفرینش است. وقتی با شری گانشا مخالفت میکنید، شروع به از دست دادن ریشههای خود میکنید، شما اصلا ریشه ندارید. سپس به هر چیز احمقانه، هر چیز جدیدی که پیش میآید سوق داده میشوید. آنقدر که شخصی مثل فروید را پرستش کردند و مسیح را فراموش کردند که گفت: “شما نباید چشمانی زناکار داشته باشید.” گانشا تا آن حد، که حتی چشمها هم باید پاک باشند. هیچ شهوتی نباید در چشمان شما باشد.
اما گستاخی باعث شد احساس کنند: “چه عیبی دارد؟ چه اشکالی در این وجود دارد؟ این چه اشکالی دارد؟” حالا کل کشور به دلیل سرمایهگذاریهای خودخواهانه با بحران بزرگی مواجه است. با این حال از هر چیزی که ویرانگر است یک مرگ مقدس میسازند.
این مسئولیت بسیار بزرگی بر دوش ساهاجایوگیهایی است که در سرزمین شری گانشا زندگی میکنند. اما برای مردمی که در سرزمین شری کریشنا زندگی میکنند، مسئولیت کاملا بر گردن شماست و شما نمیتوانید از آن شانه خالی کنید. تا زمانی که اهمیت بیگناهی را در زندگی خود درک نکنید، نمیتوانید این کشور را نجات دهید، هر چقدر هم که من بخواهم کاری برای آن بکنم. این فقط شما هستید که قرار است آن را نجات دهید. این فقط شما هستید که قرار است آن را بسازید. وقتی کندالینی بیدار شود، شری گانشا در شما بیدار میشود، گانشایی که هیچوقت به او احترام نمیگذاشتید، به آرامی از خواب سبک ناشی از صدمات و جراحاتی که به او وارد شده برمیخیزد، با این حال میایستد. اما هنوز ضعیف است. اما با این وجود چطور میخواهیم آن را تغذیه کنیم؟ چطور میخواهیم از رشد آن مراقبت کنیم؟
مسئولیت ساهاجا یوگیهای آمریکا بسیار بزرگ است. آنها دیگر نمیتوانند خودشان را فریب دهند. آنها نمیتوانند به غرور خود راضی باشند. اشتباهات فاجعهبار بوده است. بنابراین شما باید آن را به عنوان یک جنگ صلیبی علیه این اشتباهات در نظر بگیرید و شری گانشای خود را به شکلی کامل تثبیت کنید تا او تعادل و ریشههای لازم را به شما بدهد تا خودتان را تغذیه کنید.
اول شوکه کننده است. یعنی اصلا نمیتوانید درک کنید! امکان ندارد بفهمید چطور میشود چنین ایدههای پوچی را پذیرفت. چگونه میشود به چنین چیزهای مسخرهای که به وضوح نفرتانگیز هستند رو بیاورید. آیا ما از بعضی کلمات مثل فحشا آگاهی نداریم؟ و همه کلمات کثیف دیگری که به کار میبرند، که نمیخواهم الان به زبان بیاورم، یا آنها معنی خود را از دست دادهاند؟ ما همه از آن آگاه بودیم، همه از آن خبر داشتیم. آیا ما آيا خرد کاملا از ذهن ما رخت بربسته که نمیتوانیم ببینیم با خود چه کرده ایم؟ ما هیچ عزت نفسی نداریم تکبر تا این اندازه بسیار خطرناک است، به شدت غیرقابل پیش بینی است. و خدا میداند که با این همه خطری که کردهایم، چه اتفاقی میافتد.
در مورد ساهاجایوگیها باید گفت، من به افراد چند دستورالعمل دادهام که چطور آنها باید به حریم خصوصی زندگیشان احترام بگذارند، به خصوص زنان آمریکایی؛ اگر آنها باید شاکتی باشند، باید به خودشان احترام بگذارند، به پاکدامنیشان. اما خیلی جالب است که وقتی بیرون را نگاه میکنیم تمام این چیزها اتفاق میافتد، حتی بعد از آمدن به ساهاجایوگا، برخی از ما میخواهیم یکی از آنهایی باشیم که قرار است به جهنم بروند. اگر لازم است آنها را نجات دهید، پس سعی کنید موقعیت خودتان را درست تثبیت کنید.
شری گانشا چهار دست دارد و دستی که سلاح نابودگر پاراشا را حمل میکند، همان دستی است که باید مراقب آن باشید. این کار اوست و اگر او را نادیده بگیرید، آن نيرو به کار میافتد و چنان شدید عمل میكند، که حتی با وجود خودآگاهيتان، شاید نتوانید خودتان را نجات دهيد. خودآگاهیتان را بدیهی قلمداد نکنید. تا وقتی گانشای شما تثبیت نشود، خودآگاهی شما اصلا هیچ معنایی ندارد. مراقب خودتان باشید، آیا چشمهای زناکاری داری؟ آیا ذهن زناکاری دارید؟ انتظار شما از ساهاجا یوگا چیست؟ خیلیها فکر میکنند که در ساهاجا یوگا خداوند شما را مورد رحمت قرار میدهد، پس باید میزان مناسبی از سلامتی، پول و موقعیت، قدرت داشته باشید.
اولین چیزی که باید درخواست کنید، گانشای پاک، نیرمال گانشا در شما است. “ای مادر، لطفا به ما رحمت برقراری پاکی در اصل گانشمان را عطا کنید.” در روابط، در نگرشها، در رفتار، سعی کنید خود را قضاوت کنید، آیا شما بی گناه هستید؟ مسیح گفته است هر چیزی علیه او ممکن است قابل تحمل باشد، اما چیزی علیه آدی شاکتی نه. اما به عنوان مادرتان، باید به شما بگویم، این حقیقت ندارد.
ممکن است برخی چیزها علیه من قابل تحمل باشد، اما نه بر علیه مسیحِ خداوند، هیچ چیز علیه خداوند گانشا. هر کاری بعد از خودآگاهی علیه او انجام شود، گزارش خواهد شد و شما مثل آدمهای کاملا ذلیل از قلمرو خدا بیرون انداخته میشوید. این چیزی است که تحمل نخواهد شد، بخشیده نخواهد شد، هرگز قابل قبول نخواهد بود. هر کاری در گذشته انجام داده اید حالا تمام شده است چون آدم تازهای هستید. اما پس از تبدیل شدن به این، اگر سعی کنید به این ایدههای اشتباه بپردازید یا در آنها افراط کنید، من به هیچ وجه نمیتوانم به شما کمک کنم. هرچه باشد شری گانشا پسر من است چون او پاک است.
حالا او تنها پسری نیست که من دارم؛ من پسرها و دخترهای زیادی دارم و شما را همانطور ساختهام که شری گانشا را آفریدم؛ بدون پدر؛ خودم تنها. مادر شما را هیچچیز به جز پاکی قلبتان و پاکی جسمتان خشنود نمیکند. هر چیز ناپاکی را باید دور انداخت. نام من خودش یعنی پاکی. شما میتوانید این کار را بکنید. برای این کار قدرتمند شدهاید.
برای این کار کندالینی را دارید. ولی اول باید آن را پاک کنید؛ و لازم نیست نگران بقیهاش باشید. شری گانشا از آن مراقبت خواهد کرد. شما یک چاکرا را پاک نگه دارید، از بقیهاش مراقبت میشود. تمام بیماریهای لاعلاج شما، از قبیل تمام مشکلات عضلانی مثل دیابت و نظیر آن، تمام بیماریهای لاعلاج از سرطان بگیرید تا بعد از آن، تمام مشکلات روان-تنی شما از اسکیزوفرنی بگیرید تا هر چیزی، از آسیبدیدگی مولادهارا ناشی میشوند.
وقتی ریشه سالم نباشد، چطور میشود درخت را درمان کرد؟ اگر ریشه سالم باشد، آنگاه تمام داروها میتوانند به هر مرکزی، به هر منطقهای، به هر جایی و به هر میوهای برسند. ولی اگر ریشهها سالم نباشند، چطور میتوانید از پس آن برآیید؟ امروز مرا اینجا فراخواندهاید، تا شری گانشا را در من ستایش کنید. شری گانشای درون من یک هویت قدرتمند است.
در هنگام ستایش او باید بدانید که چنین چیز قدرتمندی را باید در درون خود تثبیت کنید و با آن تثبیت کردن شما باید قدرتهای شری گانشا را آشکار کنید و عظمت قدرت شری گانشا، فرخندگی است. این یک ضریب است؛ این یک فرمول است؛ به زبان علمی میشود گفت، که فرخندگی را ساطع میکند. این یک آهنربا در مادر زمین است. همان آهنربا در درون شماست که شری گانش است.
شما مرا تنها بگذارید تا بگویم شمال، جنوب، شرق، غرب کدام است. چشمم را ببندید، باز به شما میگویم. میدانید پرندگان زیادی هستند که این همه راه را تا استرالیا و سیبری پرواز میکنند، چون آن آهنربا را در خودشان دارند، آنها آن معصومیت را در خودشان دارند. ماهیهای زیادی وجود دارند که آهنربای واقعی در آنها قرار دارد. دانشمندان باید کشف کنند.
به همین ترتیب شری گانشا درون ما آهنربایی است. بنابراین کسی که شری گانشا درونش بیدار شده باشد، آهنربایی میشود؛ و آهنربا فولاد را جذب میکند، نه برگهای خشکیده را، بلکه فولاد را؛ و فولاد مانند گورو تاتوا است. مردی است با فولاد، مثلا. “مردی از فولاد”- کسی که شجاعت و یقین دارد و ممکن نیست تحتالشعاع وسوسهها قرار گیرد، مردی از فولاد است. پس این آهنربا، فولاد را جذب میکند. فولاد فقط یک بدی دارد، چیز بدی که دارد این است که انعطافپذیر نیست، نسبتا خشک است؛ ولی آهنربا جذبش میکند، یعنی آن خاصیت ویژه را در فولاد ایجاد میکند که به سمت آهنربا حرکت کند.
به همین صورت وقتی این آهنربا درون شما بیدار شود، شگفتزده میشوید. به جای اینکه مردم از اشرامهایتان فرار کنند، به سمت شما میشتابند. میبینم امکان ندارد، به هر خانهای که بروم، اگر بفهمند آنجا هستم، خدا به دادم برسد! هر جا، هر مکان. پس این آهنربا چیست؟ عشق پاک است. عشق پاک است و مفهوم عشق پاک این است که به هیچ چیز دیگری جز خودش وابسته نیست. خودش پشتیبان خودش است. مانند نور که فقط به خاطر ذات خودش منتشر میشود؛ چیزی نمیخواهد، توقعی ندارد. فقط همه جا منتشر میشود و قلب افراد را روشن میکند. برای همین است که آنها جذب میشوند.
آنهایی که حتی مرا ندیدهاند، آنهایی که حتی مرا نشناختهاند. دیدهام فقط با اسم من؛ مثلا در جایی مثل کلکته، ما چنان مشکلی داشتیم، چنان جمعیتی آمد که گفتند: “باید پلیس خبر کنیم.” من گفتم نیازی به پلیس نیست؛ خودمان به یک نحوی مدیریت میکنیم. در پونه چنان جمعیتی داشتیم که شخصی که به ما تالار داده بود، ترسید. گفت: “مادر من به شما محل بسیار بزرگی میدهم که بتوانید در یک مکان روباز بزرگ بنشینید؛ ولی ببخشید، کل تالارم نابود خواهد شد.” گفتم: “نگران نباش! همه چیز در جای مناسبی قرار خواهد گرفت.”
ما چنان جمعیتی داشتیم که مردم روی زمین، روی پلهها، همه جا نشسته بودند و تا وقتی صحبت میکردم، هیچکس یک سانت هم تکان نخورد. مثل یک عکس؛ و من یک ساعت و نیم صحبت کردم. درست مثل یک عکس. نه حرکتی از دست، پا، چشم، هیچ چیز. درست مثل یک عکس نشسته بودند و آن آقایی که صاحب تالار بود، هرگز قبلا چنین چیزی ندیده بود. در تمام مدت یک ساعت و نیم، هیچکس حرکتی نکرد. این چیست که کار میکند؟ آهنربا است. حتی اگر فولاد باشید، شما را جذب میکند. ولی اگر شما یک آهنربا باشید، طوری جذب میکند که هرگز این آهنربا را رها نخواهید کرد.
پس برای یوگا مهم است که آهنربای شری گانشایتان را که شخصیتی کودکانه دارد، درست کنید. اگر کودکی جایی باشد، همه به سمتش جذب میشوند. اگر یک بچه جای خطرناکی گرفتار شده باشد، چه روس باشید، چه آمریکایی، چه عرب، همه نگرانش خواهید شد. برای این بچه چه اتفاقی افتاده است؟ آنها فکر نمیکنند که این بچه عرب است یا آمریکایی… نه! مگر این که یک شیطان باشد. چرا این جذابیت برای کودکان وجود دارد؟
چون آهنرباهای آنها دست نخورده است.ایگوی آنها هنوز به وجود نیامده است. ایگوی ما ایجاد شده است، باید ایجاد میشد. چون باید در آزادیمان تصمیم میگرفتیم چه چیزی درست است و چه چیزی غلط. پس ایجاد ایگو اشکالی ندارد. تا حدی باید ایگویمان شکل میگرفت. ولی ما آن را بیش از حد رشد دادهایم و بیش از حد رشد دادهایم؛ تا روی سوپرایگو را هم گرفت. بدون هیچ قیدوشرطی، چیزی. ما هر کاری بخواهیم انجام میدهیم.
امروز شلوارک میپوشیم، فردا شلوار بلند میپوشیم؛ باشد! بعد موهایمان را کوتاه میکنیم یا این کار را میکنیم یا آن کار را. هیچ قید و شرطی از هیچ نوع آن. تمام سوپرایگو هم پوشیده شد – ایگو. این ایگو مشکلی نمیداشت، اگر شما گانشا تاتوای خود را حفظ میکردید. و آن چیست؟ قدرت خرد گانشا است.
دومین قدرت گانشا این است که به شما خرد میدهد. اگر شما یک کشاورز را ببینید و یک پروفسور بزرگ یا آدم خیلی تحصیلکردهای را؛ و با هر دو آنها صحبت کنید، میبینید که آن کشاورز، خیلی بیشتر از این پروفسور خل خرد دارد. چرا؟ چون او هر روز با مادر زمین سرو کار دارد. او فرآیند زنده را میشناسد. او معصومیت مادر زمین را درک میکند. پس یک فرد معصوم، بین همه خردمندترین فرد است. یک بچه معصوم، خیلی خردمندتر از ده آدم ایگو محور است.
پس دومین نقش شری گانشا، این است که فردی خردمند میشوید. وقتی صحبت میکنید، نگاه مردم به سمت شما خواهد چرخید. شما مثل کبیرا صحبت میکنید؛ مثل ناناکا صحبت میکنید. طوری صحبت میکنید که باعث میشود مردم روحشان را احساس کنند. این همان کسی است که اسمش را ساهاجایوگی میگذارم. ساهاجایوگی که خرد نداشته باشد، به درد نمیخورد. او به ساهاجایوگا میآید و مثل یک گاو در بازار چینیفروشها عمل میکند. مدام به این شخص شاخ میزند، به آن شخص شاخ میزند و به آن شخص میزند؛ و وقتی حال این سه فرد مجروح را میپرسید، میگویند: آن گاو …. همان گاو است! همه از یک گاو حرف میزنند. آهان خودش است، درست است. بنابراین به شما خرد میبخشد.
وقتی شما قدرت شری گانشا را دارید، چشمانتان پرنور است، چشمان شما یک برقی دارد، نوری در چشمان شماست. وقتی شری گانشا در شما نورانی باشد، آن وقت نمیتوانید به کسی با حرص و شهوت نگاه کنید. بلکه این نگاه چنان قدرتمند است که حتی یک نظر شما کافی است تا هزاران نفر را پاک کند. فقط کافی است چشمها باز شوند و شما خواهید دید که همه چیز از یک شب کاملا تیره به یک صبح زیبا تبدیل میشود. نگاه میتواند کندالینی را بیدار کند.
مادر کندالینی نمیتواند حرکت کند، تا وقتی که شری گانشا اجازه دهد. او مثل صدراعظمی است که در همه چاکراها نشسته است. او باید تأیید کند که: بسیار خوب، عبور کن، برو! در هر چاکرا؛ و وقتی کندالینی بالا میآید، شری گانشا بیدار میشود؛ وگرنه کندالینی نمیتواند بالا بیاید. اما بعد وقتی به خواب رود، کندالینی مکیده میشود، توسط او مکیده میشود.
حالا ما خیال میکنیم پاکیمان را از دست دادهایم. پاکی به این راحتی از دست نمیرود. نابودشدنی نیست. تنها کاری که کردهاید این است که آن را با چیزهایی پوشاندهاید که نمیگذارند اصول شری گانشا در ما تجلی پیدا کنند. شما آن را به سمت پایین هل دادهاید، روی آن فشار گذاشتهاید، روی آن خروارها بار مزخرف گذاشتهاید؛ همین! ولی آن هرگز نمیمیرد. اصل شری گانشا، اصل جاودانه تمام عالم است.
ویژگی دیگرِ کسی که از قدرتهای شری گانشا بهرهمند شده، این است که او تمامی موانع را برطرف میکند. اگر کسی با چنین ماهیتی در جایی باشد، تمامی بقیه افرادی که در نزدیکی او هستند نجات مییابند. اگر حادثه یا مشکل ویرانگری پیش بیاید، همه آنها نجات خواهند یافت. خواهید دید این برای شما اتفاق میافتد. او که گاناپاتی است، حالا سروَر همه گاناها است. او شما را راهنمایی میکند. ساهاجایوگا بدون شری گانشا نمیتواند به نتیجه برسد.
او همان است که ساهاج است؛ او همان است که همه خودبهخودیبودنهای جهان را میآفریند؛ او همان است که شما را به راه راست هدایت میکند؛ او همان است که همه چیز را آسان به شما میدهد؛ او همان است که تمام چاماتکارها را بوجود میآورد؛ تمام جادوها، تمام معجزات جهان را. او گاناپاتی است، او کسی است که در صدر گاناها نشسته؛ چون او مثل پادشاهی برای تمام گاناها است. کسی که شری گانشا را خشنود کند، تمام خدایان و الههها را خشنود کرده است. چون تمام خدایان و الههها دارند شری گانشا را خشنود میکنند؛ پس چه لزومی دارد؟ و شری گانشا بسیار باهوش است. او میداند خشنود کردن مادرش تنها کار سادهای است که باید انجام دهد. برای داشتن تمام قدرتهای دنیا، فقط مادر را راضی نگهدار.
ویژگیهای بسیاری از شری گانشا را میتوان توضیح داد. او کسی است که به ما لذت خوردن را عطا میکند. اگر غذایی را بخورید، ممکن است خوشتان بیاید، ممکن است خوشتان نیاید؛ ولی او کسی است که به شما خواهد گفت: این را ساهاجایوگیها پختهاند، مادرتان پخته است. یعنی در غذایی که برای شما پخته میشود طعم عشق را به شما میچشاند. چون او عشق است. او به شما ایده میدهد که چطور عشقتان را ابراز کنید.
یک بار از من خواستند آهنگی بخوانم، روزگاری خیلی خوب میخواندم. ولی بعد از بارها سخنرانی کردن، میدانید به گمانم صدایم را از دست دادم. خیال میکردم دیگر نمیتوانم خوب بخوانم. یک روز از من خواستند آهنگی بخوانم و من به چند تا آهنگ فکر کردم و برایشان خواندم؛ و بعد از تقریبا یک سال، در یک برنامه گفتند: مادر میخواهیم برایتان آهنگی بخوانیم. آن آهنگ برای همه ناشناخته بود، من نمیدانم از کجا آن را آوردند؛ از کجا آهنگ را ساختند. آنها شروع به خواندن همان آهنگ کردند و چه شور و شوقی، یعنی همه مبدل به موجی از اشک در چشمانم شد، من نمیتوانستم شوقم را کنترل کنم.
حالا تمام این احساس شوق از وسایلی ناشی میشود که شری گانشا ایجاد کرده است. او مشغول آفریدن روابطی زیبا است. چگونه؟ مثلا در روز تولد، تولد یک بچه، ما چه میگوييم؟ خوب! فردا صبح يك پرندهای هست که میخواهد هدیهای را برایت بیندازد پایین؛ و بعد صبح بچه بلند میشود و میبیند پرندهای نیست. فقط گانشا است که این ایده را داده است. میتوان گفت او يك بابانوئل است. او به شما راه و روش را میدهد و میگويد چطور با ظرافت روابط را بسازيد، روابط پاك را. چطور يك هديه كوچك را قایم میكنيد، كادويش میكنيد، فوری میگذارید آنجا و کسی كه باید آن را بگیرد، میبيند و میگوید: وای خدایا! و بعد میبینید آن گلهایی که یک دفعه بیرون میآورید و میگذارید آنجا، همه کار شری گانشاست، سبک و سیاق اوست، الهامات اوست.
از ميان آفریدهها، گلها عطر شری گانشا را میدهند؛ و عطر شری گانشا از عطر مادر زمين میآيد، که عطری خوشبو است. پس کسی كه از رحمت شری گانشا برخوردار شده، بوی خوش میدهد؛ گاهي چاندان، گاهی رز، گاهی این مُشکیجهها (گاردنیا). شما درست نمیدانید این بوی خوش از کجا دارد میآید. بوی عطر از شری گانشا میآید! و این همان آهنربایی است که درون شماست. چنین شخصی خوشبوست، همیشه کاملا خوشبوست.
شری گانشا انواع عطرها را از چنين کسی ساطع میكند؛ و آن را فقط وقتی میتوان حس کرد که شری گانشای شما حاش خوب باشد. برای وصف این دیتی عظیم درون شما نهایتی وجود ندارد. او درست در آن پایین تثبیت شده است، او همیشه آنجاست، منتظر آنست که پاک شود، به خاطر او تا سرش را بالا بگیرد، همچون نیلوفری در گل و لای. شما فقط با احترام به او میتوانید به او کمک کنید و او معطر درون شما حاضر خواهد بود.
برای اين كشور بسيار مهم است؛ جایی که ما سرمان را بدون تسليم شدن به ويراتا، به جمع، به شری كريشنا بالا گرفتهایم. ما سرمان را بالا گرفتهایم. با شری گانشا ما سرمان را خم میکنیم؛ به خاطر تمام موهبتهایی كه خدا به ما ارزانی داشته است. تمام تکبرها در مقابل پاهای نيلوفرين شری گانشا از بین میروند. او به ما خرد میدهد. او به ما عقل میدهد تا بفهمیم. او به ما قدرت میدهد تا بر تكبری که در درون ماست غلبه كنيم. اوست كه عطا کننده دانش است. اوست كه به ما نور میدهد.
افراد زیادی هم در هند شری گانشا را ستایش میکنند؛ همینطور شری گانش، شری گانش، شری گانش، شری گانش؛ و هر کار عجیب و غریبی را انجام میدهند. این مثل آن است كه بیدلیل خودتان را فريب دهيد. خیلی ساده میشود شری گانشا را در درونتان تثبیت کنید. اما درک کنید که برای شما که ساهاجایوگی هستید این که حتما شری گانشا را تثبیت کنید امری حیاتی است، که قدرت خاموش درون شماست، صحبت نمیكند. قدرت خاموشی است كه عمل میکند. فقط قدرتی است که فعال است بدون هیچ سروصدایی، بدون هیچ خودنمایی؛ و این همان است که میخواستم بگویم که امروز من اينها را از صمیم قلب به شما گفتم، شما ساهاجايوگیها شری گانشا را درونتان تثبیت خواهید کرد و از شما… شما چنان قدرتهایی از خود ساطع میکنید كه ديگران هم خواهند توانست در این کشور شری گانشایشان را تثبیت كنند.
رحمت خداوند شامل حال شما باشد.