پوجای ایستر، “شما باید عمودی رشد کنید” Eastbourne (England)

پوجای ایستر، “شما باید عمودی رشد کنید” ایستبورن، انگلستان، 22 آوریل 1982 امروز اینجا هستیم تا رستاخیز مسیح را ستایش کنیم؛ و نیز از او تشکر کنیم که به ما زندگی ایده‌ال یک قدیس را هدیه کرده است، قدیسی که باید برای خیرخواهی تمام دنیا کار کند. ما از مسیح صحبت می‌کنیم، ما سرود شری گانشا را می‌خوانیم، ما می‌گوییم که به او ایمان داریم، به خصوص ساهاجایوگی‌ها حس می‌کنند که او بزرگترین برادری هست که دارند. و سرسپردگی فوق‌العاده‌ای را می‌بینم که به خصوص در بین ساهاجایوگی‌های غربی برای مسیح وجود دارد، چرا که شاید آنها با مذهب مسیحیت متولد شده بودند، شاید؛ یا شاید آنها فهمیده‌اند که زندگی مسیح یک زندگی خاصی است. ولی برای ساهاجایوگا او باید بسیار بیش از اینها باشد و برای شما ساهاجایوگی‌ها. خیلی از مردم به خیلی از دیتی‌ها ایمان دارند. مثلا بعضی به شری کریشنا ایمان دارند، بعضی به شری راما، بعضی به بودا، بعضی به ماهاویرا و بعضی به مسیح، در سرتاسر دنیا، آنها به یک وجود بالاتری ایمان واقعی دارند. اما پیش از هر چیز، این ایمان بدون اتصال است، و به نوعی وهم‌اندیشی مبدل می‌شود که آنها فکر می‌کنند مسیح متعلق به آنهاست، راما متعلق به آنهاست یا شری کریشنا متعلق به آنهاست و این که آنها مالکان همه این دیتی‌ها هستند، چون مجبورند به آنها ایمان داشته باشند. و به همین شکل بیشتر اعتقادات به وجود آمده است. و با آن‌که آنها با شور و شوق به مسیح ایمان دارند، همه این باورها شکست خورده است، چون با Read More …

سخنرانی قبل از کریسمس و پوجای خداحافظی Montague Hall, Hounslow (England)

سخنرانی قبل از کریسمس و پوجای خداحافظیمونتگیو هال، هانسلو، لندن، انگلستان23 نوامبر 1984دیروز روز خوبی برای همه ما بود و من چیزی در سطحی متفاوت گفتم. ما تابحال مدام از چیزهای معمولی صحبت کرده‌ایم و این چیزها گاهی… این چیست؟ اشکالی ندارد… فکر می‌کنیم از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند. ولی وقتی من دیروز با شما صحبت می‌کردم، امیدوارم متوجه شده باشید که ما اکنون باید به حیطه دیگری از درک ظریف‌تری از ساهاجایوگا جهش کنیم.اول ما نگران خویشاوندانمان، فرزندانمان، خانواده‌هایمان بودیم؛ بعد ازدواج‌مان. يكي پس از ديگري تمام این مسائل پیش آمدند و ما نگران همه این چیزها بودیم، چیزهای کوچک کوچک .بعد هم نگران اشرامی شدیم که اداره‌اش می‌کردیم: مشکلات اشرام، چه‌کار می‌کردیم، چطور با مشکلات برخورد می‌کردیم، چطور افراد مشکل درست می‌‌کنند. بدین ترتیب خوی انسانی ما درک ظریف‌تری پیدا کرد. و بعد هم متوجه شدیم که ما مورد رحمت خداوند هستیم، که چیزی عظیم وجود دارد که همواره از ما مراقبت می‌کند، یک نیروی برتر، یک توجه خاص بر روی ما وجود دارد. این چیزیست که فهمیدیم.امروز داشتم توضیح می‌دادم که چطور این اتفاق می‌افتد، که چطور ما متوجه می‌شویم که خداوند دارد به ما کمک می‌کند. هر مشکلی معلول یک علتی است – هر مشکلی. مثلا مونا نامه‌ای نوشت که داشته در یک اتوبان رانندگی می‌کرده و ماشین از کنترل خارج شد و ترمز کار نکرد. و یک ماشین بوده که از راست می‌آمده، ماشینی از چپ، ماشینها از جلو و عقب می‌آمدند و او احساس کرده که کارشان تمام خواهد شد – دو نفر سوار Read More …

پوجای ناواراتری، “نظم” Hampstead Town Hall Centre, Hampstead (England)

پوجای ناواراتری لندن، همپستد، انگلیس، 23 سپتامیر 1984 ساهاجایوگی: آنها رفته‌اند چند باتری برای میکروفن بیاورند. شری ماتاجی: همه آنها باید بیایند و جلو بنشینند، تمام بچه‌ها، دختران، یا در عقب روی صندلی. امروز روز بزرگی برای همه ما است… صدای مرا آنجا می‌شنوید؟ که امروز داریم ناوارتری را جشن می‌گیریم و همه بعد از چنین تور درازمدت من، همدیگر را ملاقات می‌کنیم. وقتی در ایتالیا گفتم انگلستان قلب عالم است آنها باور نمی‌کردند. آنها از این گفته، بسیار شوکه شدند. نمی‌توانستند باور کنند که انگلستان می‌تواند قلب عالم باشد. یکی از دلایل این بود که احساس می‌کردند، انگلیسی‌ها یک زمانی مورد حمله رومی‌ها قرار گرفتند، و رومی‌ها هم آن موقع احساس کرده بودند انگلیسی‌ها مردمانی بسیار پرمدعا هستند. آنها حتی شکست را نمی‌پذیرفتند، به لطف فردی که گمنام است. آنها حتی اگر با وجود گمنامی، ازخود راضی بودند. برای همین نمی‌توانستند باور کنند چطور ممکن است که انگلستان قلب عالم باشد؟ اگر این قلب باشد، وضع جهان چه خواهد بود؟ و بعد برای من مفصل درباره پرمدعا بودن انگلیسی‌ها توضیح دادند و بعد حس کردم من هم چنین چیزی را خودم فهمیده‌ام. حالا وقتی داریم مهم‌ترینِ مهم‌ترین‌ها، این ناواراتری را جشن می‌گیریم، باید چیز خاصی در آن باشد، که باید این قلب را تمام و کمال، کامل پاک‌سازی کنیم و آن را چنان پاک کنیم که تمام خونی که در کل بدن عبور می‌کند را پاک کند. بنابراین سلول‌های این قلب، که این اندام مهم را ساخته‌اند، باید بهترین باشند، چون سلول‌های قلب درون بدن یک انسان، بهترین سلول‌ها Read More …

سمینار گورو پورنیما؛ بخش دوم، “جایگاه و مقام خود را بپذیرید” (England)

سمینار گورو پورنیما؛ بخش دوم، سمینار لوج هیل؛ انگلستان 23 جولای 1983 ساهاجایوگی‌ها بجن “بایا کایا تایا” (مراتی 4) را برای شری ماتاجی می‌خوانند. وقتی مال خداییم، از چه بترسیم؟ نگرانی‌ها را به خدا می‌سپاریم و کاملا محو خدا می‌شویم وقتی مال خداییم، از چه بترسیم؟  جهان سپاسگزار برکات او است. ولی با این همه خداوند به دنیا تعلقی ندارد؛ چرا که او کاملا رها است. وقتی مال خداییم، از چه بترسیم؟ تو شاید هیچ ثروت بیرونی نداشته باشی اما آن گنج حقیقی در درون خود تو است. وقتی مال خداییم، از چه بترسیم؟ همه بیماری‌ها و مشکلات کاملا از بین می‌روند، جایی که پاهای خداوند حضور داشته باشد. وقتی مال خداییم، از چه بترسیم؟ خیلی سخت است… خیلی ممنون. کسی صحبت‌های مرا ترجمه می‌کند؟ یا …. یوگینی: نه. مایلیم شما این را برای ما ترجمه کنید، لطفا. این شعر را یکی از خویشاوندان ما نوشته است. او به مسیحیت گروید ولی انسانی خودآگاه بود؛ و هرگز نتوانست با نظام تغییر مذهب كنار بيايد و نیز نتوانست سبک رفتار هندوها با هم، یعنی سیستم طبقه‌بندی اجتماعی و مانند آن ‌را بپذیرد؛ و او نوشته‌های بسیار خوبی دارد و اشعار خوبی گفته است؛ باید بگویم این یکی از اشعار او است. شعرش چيزي است كه واقعا از کودکی هميشه بر لبم بود و مضمون آن چنین چیزی است: کسی که به خدا رسیده یا کسی که خدا را دارد، چرا بترسد؟ کسی که به اطراف حرکت می‌کند یا کسی که به دور و بر می‌رود… نمی‌دانم کلمه معادل انگلیسی برای سفرهای Read More …

پوجای شری آدی شاکتی ۱۹۸۲ Cowley Manor, Cheltenham (England)

پوجای آدی شاکتی، ۱ آگوست 1982، چلتنهام، انگلیس  شری ماتاجی: آمریکایی‌ها آمده‌اند؟ آنها که پوجا کرد‌ه‌اند، آیا آمده‌اند؟ ساهاجایوگی: بله مادر. شری ماتاجی: اینجا هستند؟ ساهاجایوگی: بله. شری ماتاجی: آنها اینجا هستند. پس خوب است. و در این مراکز جدید، آیا با پوجا جایی را افتتاح کرده‌اید؟ ساهاجایوگینی: بله مادر. شری ماتاجی: نه، مرکز شما خوب است، درباره انگلستان می‌پرسم. وارن: از تمام مراکز انگلیس؟ آیا فرد جدیدی اینجا هست؟ شری ماتاجی: چلتنهام مثلا. آلن کجاست؟ از او بپرسید. وارن: همین الان یک دقیقه بیرون رفت. از تمام مراکز انگلیس، آیا فرد جدیدی اینجا هست، همین الان؟ شری ماتاجی: اگر پوجا را برایشان توضیح داده‌اید مهم نیست، ولی اگر هیچ‌وقت پوجا را برایشان توضیح نداده‌اید، پس باید مراقب باشید. به خاطر مصلحت خودشان. متاسفم که مجبور شدم این را بگویم، چون دیروز جمعیت خیلی زیاد بود، طوری که حتی نمی‌توانستم صحبت کنم، و بالا آوردن کندالینی مثل این بود که بخواهی صد تا الاغ را روی سرت بلند کنی، خیلی سخت بود. و همه این افراد خام، نه خود استفاده می‌کنند و نه اجازه استفاده به دیگران می‌دهند، آنها  بهره‌ای نمی‌برند و نمی‌گذارند بقیه هم بهره‌مند شوند. آنها قبل از برنامه، قبل از شروع جلسه، مخصوصا قبل از شروع پوجا جر و بحث می‌کنند. چون نمی‌خواهند از ثمره پوجا لذت ببرید. آنها توجه شما را خراب می‌کنند، آنها جدل می‌کنند، جر و بحث می‌کنند. لطفا بنشینید. ساهاجایوگا چه چیزی برای بحث دارد؟ شما باید جذب کنید، نکته این است که شما باید جذب کنید. چیزی برای جر و بحث وجود Read More …

پوجای ایستر، “خلقت حضرت مسیح” Nirmala Palace – Nightingale Lane Ashram, London (England)

پوجای ایستر، “خلقت حضرت مسیح” اشرام نایتینگل لین، انگلستان، 11 آوریل 1982 اول صحبت می‌کنم و وقتی زمانش رسید بگویید ساعت چند است. رادیو روشن است؟ می‌توانید آن را … ایستر بر همه شما مبارک باشد. امروز داریم روزی را جشن می‌گیریم که روز بسیار بسیار مهم، بدون شک، می‌شود گفت مهم‌ترین روزی است که در آن چنین اتفاق عظیمی رخ داد؛ و باید که به آن شکل اتفاق می‌افتاد چون همه چیز به نوعی مقدر شده بود. در سخنراني‌هاي اخیرم، به شما گفته‌ام که مسيح چطور ابتدا در آسمان‌ها خلق شد. در دوي ماهاتمیام، اگر آن را بخوانيد، او به صورت ماهاويشنو آفريده شد و خيلي روشن اشاره شده است که ابتدا او به صورت تخم خلق شد. اين مطلب در اين کتاب، كه شايد حدود 14000 سال پيش نوشته شده، آورده شده است. اين کتابي است كه در مورد مسيح پيش‌گويي می‌کند و برای همین است که مردم به خصوص در غرب به عنوان یک دوست، به همديگر تخم‌مرغ هديه مي‌دهند. اولین موجودی که به شکل یک تخم‌ بر این زمین آمد، مسیح بود و بخشی از آن، در آن حالت نگه ‌داشته شد و بقيه آن توسط روح‌القدس، توسط ماهالاكشمي استفاده شد تا مسيح را از آن خلق كند. در آن کتاب قدیمی، او را ماهاویشنو نامیدند، یعنی شکل والاتر ویشنو؛ ولي در واقع ويشنو پدر است و مسیح پسری است که توسط روح‌القدس خلق شد. بعد از سخنراني‌ام، مایلم اگر کتاب را داريد، برایشان بلند بخوانید، تمام آن متنی را که می‌گوید مسیح چطور خلق شد؛ Read More …

آمادگی برای متحول شدن Old Alresford Place, Alresford (England)

آمادگی برای متحول شدن اولد آلرِسفورد پلِیس، انگلستان، 17 می 1980 برای متحول شدن، با خودتان روبرو شوید. آن‌وقت که آمادگی حاصل شد تا چیزی شوید و در مجموع وقتی بفهمید که این ایگو و سوپرایگوی شماست که بار شما شده‌‌اند، باید آنها را با آگاهی ارتعاشی کاملا مورد بررسی دقیق قرار دهید. حال دو نوع توجه وجود دارد که ما باید داشته باشیم. اولین توجه، توجه مدام است که کار همیشگی یک ساهاجایوگی است و دومی توجه اضطراری است. من همیشه گفته‌ام که تمام ساهاجایوگی‌ها باید نوشتن دفترچه خاطراتشان را شروع کنند؛ یکی برای تجربیات هر روزه‌شان، اگر بدانید که باید دفترچه خاطرات بنویسید، ذهنتان را هشیار نگه می‌دارید و دیگری برای مواقعی است که ایده خاصی از گذشته یا آینده به شما می‌رسد و آن را هم باید یادداشت کنید. پس به این ترتیب باید دو تا دفترچه خاطرات داشته باشید. برای داشتن توجهی ثابت، شما باید ذهنتان را بر چیزهای خاصی ثابت نگه‌ دارید. اولین آنها، همان‌طور که گفتم، آن است که اگر همیشه دفتر خاطراتتان را بنویسید، آن وقت می‌فهمید که باید یادتان بماند چه چیزهای مهمی اتفاق افتاده است. در نتیجه توجه شما هشیار خواهد بود و به دنبال چنین نکاتی خواهید بود، این که کجا و به چه چیزی دقت می‌کنید. و در کمال تعجب خواهید دید که اگر توجه‌تان را هشیار نگه ‌دارید، چه چیزهای جدیدی به شما خواهد رسید؛ چه ایده‌های فوق‌العاده‌ای. و معجزات زندگی و معجزات زیبایی خداوند و فرخندگی او، بزرگی او، مهربانی او و رحمت او، چطور عمل می‌کنند، Read More …

توصیه برای مدیتیشن بی تلاش London (England)

توصیه برای مدیتیشن بی‌تلاش لندن، انگلستان، 1 ژانویه‌ 1980 به همان صورت ارتعاشات دارند می‌آیند، آنها ساطع می‌شوند. كاری كه شما باید بكنید این است كه خود را در معرض آن قرار دهید. بهترین كار آن است كه هیچ تلاشی نكنید. نگران این كه در كدام نقطه مشكل دارید نباشید. مثلا دیده‌ام خیلی‌ها موقع مدیتیشن، اگر جایی از آنها گرفتگی داشته باشد، دائم از آن مراقبت می‌کنند. لازم نیست نگران باشید. فقط بی‌خیال آن شوید و آن خود به خود درست می‌شود. خیلی آسان است. پس لازم نیست هیچ تلاشی بكنید. مدیتیشن همین است. مدیتیشن یعنی این كه خودتان را در معرض لطف و رحمت خداوند قرار دهید. حالا لطف و رحمت خودش می‌داند چطور شما را شفا دهد. می‌داند چطور شما را اصلاح کند، چطور خودش را در وجود شما جا دهد، روحتان را فروزان نگه دارد. آن همه چیز را می‌داند. پس لازم نیست نگران این باشید كه چه کاری باید انجام دهید، چه اسمی را باید بگویید، چه منترایی باید استفاده کنید. در مدیتیشن باید صد در صد بی‌تلاش باشید، خودتان را كاملا در معرض قرار دهید و در آن زمان باید صد در صد بی‌فكر باشید. بر فرضِ ممکن، احتمال دارد شما بی‌فكر نباشید. آن وقت باید فقط فكرهایتان را نگاه كنید ولی درگیر آنها نشوید. به تدریج خواهید دید همان‌طور كه خورشید طلوع می‌کند، تاریکی از بین می‌رود و اشعه‌های خورشید به هر شکاف و هر قسمتی می‌رود و همه جا را نورانی می‌كند، به همان شکل وجود شما هم كاملا نورانی می‌شود؛ ولی اگر Read More …

پوجای گورو، “اعلان شری ماتاجی” London (England)

پوجای گورو “اعلان شری ماتاجی” اشرام دولیس هیل، لندن، انگلستان  2 دسامبر 1979 ماه پیش، به رستم گفتم که شما باید این یکشنبه پوجایی ترتیب دهید؛ در این روز، ماه کامل است و او از من پرسید شما باید چه نامی به آن بدهید؟ آیا گورو پوجا است یا پوجا برای ماهالاکشمی است یا گانشا پوجا؟ بنابراین به او گفتم اسمش را گورو پوجا بگذار؛ و او بعدا، خیلی بعدتر – وقتی به هند می‌رفتم – از من پرسید که چرا کریسمس پوجا را هم در اینجا برگزار نکنیم؟ امروز یک روز بسیار مهم است. زیرا مدتها قبل، وقتی که مسیح فقط یک کودک بود، او از کتب مقدس خواند و به بسیاری اعلام کرد که او منجی است، اینکارنیشنی که نجات دهنده است. آنها معتقد بودند که نجات دهنده‌ای خواهد آمد. امروز، مدت‌ها پیش، در یک روز یکشنبه، او گفت، او اعلام کرد که منجی است. به همین دلیل امروز یکشنبه ظهور است. او ناچار بود که به مدت بسیار بسیار کوتاهی زندگی کند. بنابراین در سن بسیار پایینی مجبور شد اعلام کند که او منجی است. اکنون جالب است توجه شود که پیش از این، هیچ اینکارنیشنی علنا نمی‌گفت که آنها اینکارنیشن هستند. راما البته فراموش کرده بود که او یک اینکارنیشن است. به نوعی، او خود را به فراموشی واداشت، مایای خود را بر روی خودش بازی کرد تا به یک انسان کامل تبدیل شود، ماریادا پوروشوتاما و شری کریشنا نیز فقط به یک نفر آرجونا، گفت؛ درست قبل از آن که بخواهد جنگ را شروع کند. Read More …